دل خانه

انچه مینویسم سقفی است از زندگی من

دل خانه

انچه مینویسم سقفی است از زندگی من

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

ادمی و عقایدش

تمثیل زیبایی است 

سر و سرا 

عقل و عقیده


ادمی خانه میسازد تا سرپناهش شود از جنس های مقاوم که بر سرش نریزد تا از گزند محیط در امان بماند.

تفکرات ادمی نیز همینگونه است عقایدش را میچیند تا از زمان لذت ببرد و با هر قدم جلو تر رفتن اندیشه هایش در مسیر عقایدی مشخص لذت زندگی را ازن خویش کند..

باید بدانیم خانه ها هرقدرمقاوم تر دوامش بیشتر و تفکرات هم نیز.                       

باید بدانیم نباید ان معماری باشیم که بنایی ساخته باشیم که با بادی در هم بریزد و تفکراتی که با تلنگری از هم بپاشد.

و باید این حقیقت را هم بدانیم که هر چقدر هم مقاوم بسازیم زلزله ای ورای مقاومتش شاید بیاید و با خاک یکسان کند و عقایدی بیاید و یقین های گذشته را به رگ بار اگر و ایا بدل کند 

و این شهامت را داشته باشیم که بر اوار گذشته چنگ نزنیم و از ان دوباره بنا نکنیم و با تعصب به افکار، خود را توجیه و منکر دگرگونی نشویم

 بسازیم انچه نو و مقاوم تر است بر زمین -من-چه منزل چه عقیده....

فرهاد.اسدی.م


  • فرهاد اسدی ملردی

هاای های ای کفش ها
مرا با خود ببر تا آن سر دنیا
مرا با خود ببر آنجا
که دیگر تیشه مردم
نخراشد ریشه من را
های های ای کفشهای پینه بسته
کمی از عمر ما باقیست
بیا خود را به راه دور بسپاریم
بریم آنجا
که دیگر پینه ها
مردم را نخنداند
های های ای کفشها
شما جفتین و من تنها
غم تو ناله های اوست
ولی من پیش غم رسوا
-فرهاد اسدی.م

  • فرهاد اسدی ملردی
بزرگترین راه پیشرفت شهامت است
شهامت گفتن نظرات
و شهامت دفاع از نظرات
و مهمتر شهامت پذیرفتن اشتباه
این است را پیشرفت انسانی
فرهاد اسدی.م
  • فرهاد اسدی ملردی
دوستان من
هر وقت در جمله هایتان به -من -رسیدید کمی مکث کنید و بیاندیشید و سپس ادامه دهید
شاید غرور عجولانه از کنار -من ات- گذر کند
فرهاد اسدی .م
  • فرهاد اسدی ملردی


بی شک پیش امده در جمعی حضور داشته باشیم که فردی با اخلاقی نا بهنجار نظر ما را به خود جلب کرده و بی شک در همان جمع افرادی را می یابیم که اخلاقشان نیکو مشاهده میشود....حال یک سوال ....شما بیشتر افکارتان را به آن افراد نیکو اخلاق معطوف میکنید یا با آن دیگر؟
فرق بین لذت بردن و زجر کشیدن در جمع به نگرش ما بستگی دارد...بدان به هر چه بی اندیشی وسعتش میدهی.....
فرهاد اسدی ملردی


  • فرهاد اسدی ملردی

گاهی اوقات بعضی ها در حرفهایشان به جای خودشان فلانی میگزارند ....
درد دارد ، اینکه کسی روبه رویت ایستاده است که نه تنها به تو اعتماد ندارد بلکه کسی دیگری قابل اعتماد تر از تو ندارد...
(فرهاد اسدی م)

  • فرهاد اسدی ملردی

آیینه را بشکن هزار تکه اش کن ... از هزار زاویه خودت را بنگر...
چشم از دیگران بگیر و به خودت بدوز ....کجای دنیا ایستاده ای ؟

فرهاد اسدی م

  • فرهاد اسدی ملردی

انسان در لحظه زنده است....
انسان دیروز مرده است....
انسان فردا شاید متولد نشود...
فرهاد .ا.م

  • فرهاد اسدی ملردی

رها شدن همیشه دلیل بر ازادی نیست...گاه در هست های نابودکننده نیست شدن است.
فرهاد.ا.م

  • فرهاد اسدی ملردی

آغاز نکردیم و پایان نمیپذیریم
در قدمهایمان خاک هستی را سفت تر و هوای اطرافش را میشکافیم
در نگاهمان شاید قرنها فرسایش راوشاید قرنها جاودانگی را  به ذهنمان میکشانیم
میشنویم امواج هستی را که گاهی مارا به صلح و گاهی به ستیزه دعوت میکند
راستی ما کجای جهان ایستاده ایم؟
ایا از گذشته ما میشود اینده خود را بیرون بکشیم ؟
-اغاز نکردیم رهی که پایان دهیم به آن...
آغاز شد نه با اختیارمان
پایان کجاست ؟در رهی که ندیده ایم...
پایان کجاست؟در انتهای زمان....-
قدم میزنیم و میشنویم و مینگریم و از آن..
فقط زبان است که میتواند هستی را از وجودمان اگاه سازد...
صدای صوت میرساندمان به قرنها ....
ما جاودانگی را زندگی میکنیم
و این جاودانگی را زیرپایمان سفت تر و در برابرمان شکافته ایم و گاهی ان را به وضوح دیده ایم و گاهی شنیده ایم...
هستی خود گواه جاودانگی ماست...
صدای من از انبوه دیدن و شنیدن فقط یک صداست
تا هستی هست و تو هستی ببین که هستی...
دیگر که نیستی هستی تو را به هست ها نشان میدهد...
راستی؟که هستی؟...
دلنوشته ای برای خویش فرهاد .ا.م



  • فرهاد اسدی ملردی